هادی ساعی در تهران فردا

هادی ساعی دیگر فقط یک ورزشکار نیست او حالا عضو شورای شهر تهران است. هادی که مدال طلای المپیکش غرور را در دل همه ایرانیها زنده کرد، در شورای سوم تهران، نقش منشی را برعهده دارد. وبلاگ این ورزشکار با اخلاق با عنوان "تهران  فردا" از اواخر فروردین ماه راه افتاده است. در آخرین یادداشت این وبلاگ، به ماجرای انتخابات هیات رئیسه شورا پرداخته شده است؛ این روزها رو کم و بیش خودتان پیگیرید. میتوانید حدس بزنید چه بار سنگینی بر دوش ماست. جلسات دقیق برای بررسی مصادیق و در نهایت بررسی صلاحیت و برنامه های افراد مطرح برای انتخاب شهردار پایتخت... انتخابات هیات رییسه انجام شد. به اصرار خانم ابتکار و رسول کاندیدای منشی شورا شدم و بهمراه علیرضا دبیر رای آوردیم. در کمیسیون فرهنگی هم عضو شدم تا آنجا مجالی برای انجام برنامه هایم و پیگیری مطالبات جوانان داشته باشم. آقایان مسجد جامعی و طلایی و دبیر بهمراه خانم دکتر آباد نیز همکاران من در این کمیسیون هستند.
هادی ساعی در نخستین یادداشت وبلاگش در تاریخ 26 فروردین ماه نوشته است: امیدوارم فرصت مرا یاری دهد تا حداقل هفته ای یکبار بتوانم وبلاگ را ابدیت کنم.در این وبلاگ از ایران عزیز و تهران بزرگ و نیز کارهای که انجام داده و نیز کارهای پیش رو خواهم نوشت. تا بعد.
آدرس وبلاگ هادی ساعی http://hadisaei.persianblog.com است.
 
 

وقتی کیهان هم نمایشگاه کتاب را به نقد می کشد

در صفحه نسل سوم دیروز روزنامه کیهان مطلبی در خصوص سایت اینترنی نمایشگاه کتاب و ادعاهای مدیرانش چاپ شد. نویسنده با تیتر "توهم فرهنگی از نوع اینترنتی!" ادعاهای مدیر روابط عمومی نمایشگاه کتاب را به چالش کشیده بود.
در این مطلب که در سایت اینترنتی روزنامه کیهان نیز قابل دسترسی است، آمده: آقا]ی[ مدیر روابط عمومی مؤسسه نمایشگاه(...) گفته یک میلیون و 300 هزار نفر در عرض یک هفته (9تا 15اردیبهشت ماه) از سایت نمایشگاه کتاب تهران بازدید کردند. خب از آنجا که میرزا خودش حرفه ای اینترنت باز است و همه می دانند که اگر این تعداد مشتاق اینترنتی کتاب در کشور وجود داشت، کتاب سال ادبیات در نمایشگاه کمی(!) فروش داشت و غریبانه در یک گوشه به فروش نمی رسید! رفته سایت الکسا که آمار بازدید سایت ها را کاملا دقیق و مستند ارائه می دهد، نشانی اینترنتی نمایشگاه کتاب را داده است. خلاصه در همین هفته ای که آقای مدیر گفتند؛ با ضرب و زور 15 هزار نفر از سایت بازدید کرده اند. نکته اخلاقی اینکه مدیران محترم در هنگام ارائه بیلان حواسشان باشد که اینجا ایران است و سایت های فرهنگی هم گوگل و یاهو نیستند؛ لطفاً گنده خالی نبندید! حالا اصلا کاری نداریم که بخش جستجوی کتاب و اخبار آن لاین و... سایت، تعطیل بود! تازه بعد از پایان نمایشگاه مسوولان می گویند بیش از سه میلیون بازدیدکننده داشتیم تلویزیون گزارش می دهد در یک هفته ششصد هزار نفر!! این داستان آمار هم در کشور ما برای خودش داستانی است!
 

هم میهن آمد

بالاخره روزنامه هم میهن با تیم روزنامه شرق، منتشر شد. شماره اول سری جدید این روزنامه، واکنشهای متعددی را در فضای اینترنت فارسی در پی داشته است. البته عدم راه اندازی سایت اینترنتی هم میهن خیلی توی ذوق ایرانیهای مقیم خارج زده است.
سعید کمالی دهقان، که همکاری مختصری با هم میهن دارد در سیب گاززده، وبلاگ خود نوشته است: هرچند یادداشت‌های‌ام در روزنامه‌ی «گاردین» زیاد نبوده؛ اما کار کردن با گاردین آن قدر برای‌ام لذت‌بخش هست که همیشه این آرزو را داشتم که کاش در کشور روزنامه‌ای داشتیم که لااقل یک کم هم که شده شبیه گاردین باشد؛ هر چند که ممکن است با این حرف‌ام متهم به غرب‌زدگی شوم. امروز صبح وقتی شماره‌ی اول سری جدید روزنامه‌ی خوب هم‌میهن را دیدم، احساس کردم که انگار کمی آن آرزویم دارد تحقق پیدا می‌کند و به راستی از خواندنش در اولین روز لذت بردم. این که روزنامه‌ای باشد در ایران که از قسمت پایینی صفحه اول هم استفاده کند و همه‌اش فکر نکند که پایین صفحه اول فقط به درد تبلیغ و تسلیت و تبریک می‌خورد. امروز هم‌میهن این آرزوی قلبی مرا محقق کرد؛ هر چند آن قدر عکس را بزرگ کار کرده که بیشتر شبیه صفحه اول لیبراسیون از کار درآمده تا گاردین. این که روزنامه‌ای باشد در ایران که فکر نکند استفاده عکس بزرگ در صفحه به معنای آب بستن به صفحه است. این که نوشتن درباره مسائل روزمره زندگی و مد و لباس و تفریح و سرگرمی و سفر هیچ ربطی به زرد بودن ندارد و این که می‌شود یک صفحه‌ی روزنامه را تنها با هزار کلمه مطلب بست و صفحه‌ی خوبی هم باشد و البته هزار نکته دیگر که یک روزنامه را خواندنی و حرفه‌ای می‌کند.