حوادث دانشگاه شیراز در اینترنت

شیعه نیوز که یک سایت مذهبی است اقدام به برگزاری یک نظرسنجی اینترنتی کرده است. در این نظرسنجی که با عنوان " نیروی انتظامی و بد حجابی" از 21 فروردین ماه آغاز شده، نظر کاربران در مورد اینکه ایا حرکت نیروی انتظامی در برخورد با پدیده بدحجابی جواب خواهد داد؟ پرسیده می شود. تاکنون حدود 1500 نفر در این نظرسنجی شرکت کرده اند که 65 درصد آنها معتقدند برخوردهای اخیر جواب مثبتی نمی دهد.
حوادث چند روز گذشته دانشگاه شیراز نیز مورد توجه وب نویسان قرار گرفته است. با توجه به اینکه اعتراض دانشجویان دانشگاه شیرازی بلافاصله بعد از حوادث دانشگاه بابل بود، برخی عقیده دارند این حرکتها دنباله دار است. تصاویری که خبرگزاری ایسنا و ایلنا از این حوادث منتشر کردند، به سرعت در فضای اینترنت فارسی منتشر شده است. در کنار این تصاویر، عکسهایی که خود دانشجویان در وبلاگهایشان گذاشته اند نیز پربازدید بودند. یکی از وبلاگ نویسان شیرازی نیز حوادث دانشگاه شیراز را حاصل فضای حاکم بر این دانشگاه دانسته که در نهایت به بهانه منشور اخلاقی ارایه شده از سوی رئیس دانشگاه بروز پیدا کرد. این وب نویس عقیده دارد برای تحلیل حوادث دانشگاه شیراز نباید ریشه ها را تنها در ابلاغ آئین نامه جدید از سوی رئیس دانشگاه جستجو کرد بلکه باید مروری داشت بر رفتارها و برخوردهای مدیران این دانشگاه در یک سال و نیم گذشته.
بازداشت یعقوب یادعلی، نویسنده مجموعه داستانهای حالت‌‌‏ها در حیاط و آداب بی‌‏قراری انعکاس زیادی در وبلاگها و وبسایتهای ادبی و سیاسی داشت. وی که به خاطر رمان آداب بی قراری جایزه رمان برگزیده سال 1383، جایزه گلشیری و جایزه یلدا را دریافت کرده است،  بنا به گفته همسرش از 24 اسفند ماه سال گذشته در زندان یاسوج به سر می برد. برخی از دوستان این نویسنده در حمایت از وی وبلاگی به آدرس http://yadali.blogfa.com راه انداخته اند. در این وبلاگ گفتگوهایی با محمد علی سپانلو، محمود دولت آبادی، مدیا کاشیگر، شاعر، امیر حسن چهل تن و شاپور جورکش در خصوص بازداشت یادعلی انجام شده است.

برخورد با بدحجابی و سخنان آقای رئیس‌جمهور

با آغاز شدن طرح برخورد با بدحجابی، وب‌نویسان ایرانی چنان که پیش‌بینی می‌شد حجم بسیار زیادی از مطالب وبلاگ‌ها و وب‌سایت‌های خود را به این مساله اختصاص دادند. انتشار عکسهایی از برخورد نیروی انتظامی با دختران و زنان بدحجاب در خیابان های شهر تهران توسط خبرگزاری‌های فارس، ایسنا و ایرنا مورد استقبال شدید وب‌گردان قرارگرفته و طی دو روز گذشته جز پربازدیدکننده‌ترین صفحات اینترنتی فارسی بوده است. این عکسها به همراه توصیف‌ها و گزارش‌های برخی خبرنگاران حاضر در محل، در بسیاری از سایتها و وبلاگهای ایرانی دوباره و چندباره منتشر شده‌اند.

کاریکاتوریست‌ها هم از کنار این مساله به راحتی عبور نکرده‌اند و دست به کار شده‌اند. کاریکاتوری که در این بین مورد استقبال قرار گرفته است، یکی از آثار مجله گل‌آقا می باشد. در این کاریکاتور واکنش یک پیرمرد به حجاب همسرش به تصویر کشیده شده است. کاریکاتوریستهای ایرانی خارج از وطن نیز در این خصوص طرح‌هایی را کشیده‌اند اما به دلیل محدودیت‌های اینترنت در ایران برای کاربران عمومی قابل مشاهده نیست.

اغلب وب‌نویسان ایرنی بدون دفاع از بدحجابی و یا حمله به عملکرد نیروی انتظامی، نسبت به این قضیه واکنش نشان داده‌اند. آنها بیشتر از جوی که به دنبال این برخوردها در جامعه حکم‌فرما می‌شود، ابراز نگرانی کرده‌اند. در این بین برخی از وب‌نویسان به مصاحبه تلویزیونی رئیس‌جمهور در هنگام تبلیغات انتخابات ریاست جمهوری در گفتگوی خبری ساعت 22 و سی دقیقه اشاره کرده‌اند و ابراز داشتند که این برخوردها با آنچه رئیس‌جمهور اعلام کرد در تضاد است.

علیرضا شیرازی، مدیر سایت بلاگفا در وبلاگ خود طی یادداشتی با عنوان "برخورد قهرآمیز با پوشش جوانان" می‌نویسد: در زمان رقابت نامزدهای انتخابات ریاست جمهوری آقای احمدی‌نژاد در یک مصاحبه با مجری بخش اخبار و در پاسخ به سوالی درباره نحوه تفکر و برخورد ایشان با پوشش خانمها (منظور همان مانتوها و ..)، با لبخند گفتند که مشکل کشور این نیست و به نوعی برخورد قهر آمیز با آنرا رد کردند.

کریم ارغنده‌پور، عضو هیأت مدیره انجمن صنفی روزنامه نگاران ایران نیز در وب‌سایت خود با آدرس http://www.futurama.ir بدون اینکه بدحجابی را تایید کند، به رابطه حجاب و امنیت اشاره کرده است. به نظر ارغنده‌پور زمانی‌که ماهانه 70 نفر در جاده‌ای ایران جان خود را بر اثر تصادف از دست می‌دهند، نمی‌توان بحث حجاب را یک بحث امنیتی بدانیم. پیش از این رییس پلیس اعلام کرده بود: بدحجابی امنیت کشور را تهدید می کند. وی تاکید کرده است که در شرایط کنونی تعریف دولت از امنیت با تعریف عمومی مردم تفاوت دارد.

سهراب

فضای اینترنت ایرانی این روزها به شدت ادبی شده است. سعدی و سهراب و ملک الشعرا و اقبال همه در سایتها و وبلاگهای خبری و غیرخبری جمعند. آنها که اهل ادبیات هستند، مروری خاطرهانگیز بر زندگی و اشعار این بزرگان کرده اند و آنها که ارادتی قلبی و عاطفی دارند، به نوشتن شعری از هر یک از شاعران بسنده کرده اند.
طی چند روز گذشته که نام سهراب به رسم تقویم دوباره زنده تر شده بود، تعداد مراجعه ها به سایت این شاعر معاصر افزایش یافته بود.
آدرس سایت سهراب http://www.sohrabsepehri.com است. این سایت با یک فلش جالب که هم دیدنی است و هم خواندنی باز می شود. درباره سهراب، آلبوم تصاویر، به یاد سهراب، انجمن دوستداران سهراب، وبلاگ، زندگینامه، اشعار، نقاشی های سهراب، نامه های سهراب، وسایل شخصی سهراب، خانه سهراب در کاشان، خاطرات سهراب، سهراب از نگاه دیگران، آثار منتشر نشده درباره سهراب، سوگ سپهری، کارت پستال الکترونیکی، دفتر بازدیدکنندگان عناوین صفحات این سایت است.
در سایت شاعر کاشان این امکان برای کاربران وجود دارد که در اشعار سهراب جستجو کنند و متن کامل بافته های ذهن شاعر را به دست آورند. در دفتر بازدیدکنندگان سهراب 10915 پیام ثبت شده است که آمار جالبی است.
در صفحه سهراب از نگاه دیگران نوشته ها و گفته های بسیاری از بزرگان ادبیات و فرهنگ ایران در مورد سهراب جمع آوری شده است؛ خسرو شکیبایی، داریوش آشوری، علی موسوی گرمارودی، رضا براهنی، احمدرضا احمدی، مرتضی ممیز، عمران صلاحی، احمد شاملو، حمید مصدق، سیمین بهبهانی، سیمین دانشور، محمدعلی سپانلو، محمود تهرانی (آزاد)، مهدی اخوان ثالث، کاظم چلیپا، محمد حقوقی، آیدین آغداشلو، فروغ فرحزاد، محسن مخملباف برخی از چهره هایی هستند که از زبان یا قلم آنها در این صفحه وصفی از سهراب است.
وبلاگ سایت نیز محتوای جذابی دارد اما متاسفانه آخرین یادداشت آن متعلق به شامگاه 16 اسفند سال گذشته است؛ یعنی حدود 45 روز پیش. در این یادداشت که عنوانش "هر یک از ما آسمانی داشت در هر انحنای فکر" است، آمده:
هنوز یادم هست ؛
روزهایی که نعره ها و داد و بیدادهایم را گوش شنوایی نبود. پاسخ، نیشخندی بود که کاش، لااقل از روی عادت نبود.
حالا گاهی گوشها برای شنیدن کوچکترین نجواهایی که در دلم میچرخند، تیز میشوند تا بلکه سوژه تفریح امروز صاحبانشان باشند.
هنوز روی خیلی از دیوارهای کوچه های خلوت و قدیمی خیابان حافظ، به دنبال رد و اثر مشتهایم میگردم. (نشانی شان را از ته سیگارهای آشنا می شناسم)
هنوز لابلای کتابهای نوجوانی، دستنوشته های کودکی روی کاغذهای کاهی و ناسور و زردشده، خاک میخورند و برای سراغ گرفتنشان، حوصله نیست.
این روزها، صدای داد و فریادی نیست تا بگویی یاغی و عاصی شده ای.
تا بگویم اینها از عصیان نیست که از عقیده است. عقیده هایی که نمیخواستم عقده شوند.
قرارمان این نبود... اما...
مختصر انگیزه ای آمده که تا حرام نشده باید آنرا به کاری زد.
بقیه اش با خدای تو.